چرا از ایران مهاجرت کنیم؟ دلیل مهاجرت هجم عضیم کارشناس ها به خارج از ایران چیست؟ اگر در زمینه فناوری اطلاعات فعالیت می کنید حتما به فکر مهاجرت از ایران و رفتن به یکی از کشور های کانادا یا استرالیا افتاده اید . در این مقاله کوچک می خواهم به بررسی علل و عوامل تاثیر گذار بر روی این مسئله بپردازم .
در طی سالهای اخیر شمار افرادی که از طریق ویزای کار تخصصی به کشورهای خارجی مهاجرت کرده اند بسیار افزایش یافته است بطوریکه شما کسی را نمی شناسید که در زمینه تخصصی فناوری اطلاعات تجربه و مدارک بین المللی مناسب را داشته باشد و به فکر مهاجرت از ایران نباشد .
البته همه اینطور نیستند شمار اندکی هم هستند که در ایران مانده و به فعالیت می پردازند که به آنها نیز خواهیم پرداخت . خوب به نظر شما این فرار مغزها ( شاید نخبه نباشند ولی در سطح وسیعی در کشور تاثیر گذارند ) که نه تنها در زمینه فناوری اطلاعات بلکه در زمینه های تخصصی دیگر نیز بسیار شیوع پیدا کرده است ناشی از چه عامل یا عواملی است ؟ بنده به شخصه چندین دلیل مهم را که خودم با آنها روبرو شده ام را به شما معرفی خواهم کرد :
1.تخصص در مقابل مدرک آکادمیک
تا کنون در بسیاری از سازمان های کشور به عنوان کارشناس یا مشاور مشغول به کار بوده ام و همیشه یک نکته جالب برایم وجود داشته است ، هنگامی که شخصی میخواهد در شرکت یا سازمان دولتی استخدام شود باید مدرک دانشگاهی داشته باشد هرچند که در آن زمینه هیچگونه تخصصی نداشته باشد .
بارها کسانی را دیده ام که پست های سازمانی و شرکتی مطرحی را صرفا به خاطر مدرک دانشگاهی خود بدست آورده اند ولی هیچگونه تخصصی ندارند و به همین دلیل پیشرفت سازمان را دچار مشکل خواهند کرد و در این حین کسانی که تخصص دارند در پشت درهای استخدام همیشه به دنبال پروژه و شرکت های خصوصی هستند تا بتوانند از تخصص خود استفاده کنند .
حال فکر کنید که اکثر پروژه هایی که قرار است توسط سازمان ها انجام شود به شرکت های خصوصی اختصاص داده میشود و آنها نیز با بهره گیری از نیروهای متخصص با مدارک دانشگاهی پایین یا فاقد مدرک پروژه های را انجام میدهند و مبلغ ناچیزی نیز به متخصصان خود می دهند و این باعث آزرده شدن متخصصان می شود .
خود را جای کسی بگذارید که میبیند شخصی با مدرک دانشگاهی و بدون تخصص فرضا ماهیانه بدون هیچگونه فایده 1 میلیون تومان دریافت می کند و خودش با چندین سال تخصص واقعی و کاربردی صرفا به عنوان یک متخصص با حقوق بسیار پایینتر مجبور به کار می شود ، در همین حین در یک کشور مانند استرالیا به تخصص وی بسیار ارزش قائل شده و حقوق واقعی چند هزار دلاری در ما به وی می پردازند ، خوب طبیعی خواهد بود که متخصص ما علاقه مند به مهاجرت از کشور شود .
2.تخصص در مقابل مدرک بین المللی
برخی اوقات به عنوان متصدی استخدام در شرکتی مشغول بکار می شود و سوابق کاری بسیاری را که برای استخدام در شرکت ارسال میشود بررسی میکنم ، گاها به مواردی بر می خورم که شخص با طاهر متخصص دارای مدارک بین المللی هست که خودم هم آنها را ندارم و در صورتیکه واقعا توانسته باشد این مدارک را دریافت کند می بایست بسیار مسلط به کار باشد .
از اینگونه افراد دعوت به مصاحبه مرکدم و جالب اینجاست بدانید برخی از این افراد حتی از شماره امتحانی که داده بودند خبر نداشتند و نمیدانستند سرفصل امتحانی چه بوده است !!!!
اما نکته ای در کار است که آنها مدرک بین المللی دارند و اینگونه مدارک برای شرکت های خصوصی برای شرکت در مناقصات کاربرد و امتیاز محسوب می شود و اینگونه افراد باز هم حق افراد متخصص را خواهند خورد ! نکته دیگر که به اینگونه مدارک به گفته خودم Paper یا مدارک صرفا کاغذی اطلاغ می شود و در ایران بسیار باب شده است .
3.تخصص در مقابل پول و پارتی
خوب در این مورد دیگر نیازی به صحبت نیست ، هر که پارتیش بیشتر پولش بیشتر ، فامیل صاحب شرکت باش تخصص کیلو چند!!!!!!
4.تخصص در مقابل درآمد و رفاه
درآمد ماهیانه یک کارشناس امنیت مایکروسافت در کشوری مانند استرالیا در ماه در حدود 5 تا 7 هزار دلار است که معادل 7 تا 10 میلیون تومان است . در ایران کارشناس حرفه ای مایکروسافت خیلی دریافتی داشته باشد 1500 دلار در ماه است . و سطح رفاه خیلی پایینی در ایران برایش وجود دارد . چند سال پیش فعالیت زیادی در تالار گفتمان تخصصی مایکروسافت technet داشتم
و در این حین با یکی از کارشناسان مایکروسافت از طریق ایمیل آشنایی پیدا کردم ، از من سئوال کرد که " محمد چقدر حقوق تو ایران میگیری ؟ " گفتم در حدود 1000 دلار در ماه ، یک کم تعجب کرد و گفت 10000 دلار منظورت بود ؟ گفتم نه 1000 دلار !!!
باور کنید داشت شاخ در میآورد ، خودش یکی از کارشناسای شرکت مایکروسافت بود و فعالیتی که در تالار داشتم و سئوالاتی که جواب می دادم رو میدید ، بهم گفت یک نفر با تخصصی که تو داری اگر اینجا بود کمتر از 10000 دلار دریافتی نداشت ، تو چجوری زندگی می کنی ؟
5.تخصص در مقابل سخت افزار
در ایران ارزش شما در ماه برابر ارزش یک قطعه سخت افزاری است ، در اینجا نرم افزار بی ارزش است و سخت افزار با ارزش ، تخصص بی ارزش است و سخت افزار با ارزش ، یک سازمان حاضر است برای تامین امنیت فرضی خود میلیون ها تومان خرج خریداری انواع تجهیزات امنیتی کند ولی حاضر نیست شخصی را به عنوان مشاور امنیت به خدمت بگیرد و برای آن هزینه کند !!!
بله ما ایرانیها عادت کرده ایم که هزینه را در مقابل چیزی کنیم که بتوانیم آنرا لمس کنیم !! یک نکته جالب به شما بگویم خالی از لطف نیست ، حتما قانون پارتو را شنیده اید : " 80 درصد زمان ما به کارهایی پرداخته می شود که 20 درصد منفعت ما در آنها است" به شخصه در اکثر سازمان هایی که به عنوان کارشناس و مشاور حضور داشته ام این موضوع را دیده ام
80 درصد هزینه های امنیتی صرف خرید انواع فایروال و تجهیزات امنیتی حفاظتی می شود و این در حالی است که تنها 20 درصد حملات و تهدیدات امنیتی مربوط به این قسمت از سازمان است . خوب در بیشتر کشورهای پیشرفته کاملا عکس این موضوع است ، تخصص حرف اول را می زند ، شما ممکن است یک دستگاه امنیتی ساده در اختیار داشته باشید
ولی با دانشی که در اختیار دارید می توانید آنرا به بهترین شکل تنظیم کنید تا بیشترین بازده را داشته باشد ، خاطرم هست که در سازمانی رفته بودم که برای استفاده از اینترنت 3 نوع دستگاه امنیتی خریداری شده بود : Juniper ، Cisco ASA و یک UTM با برند Cyberoam و جالب اینکه 2 دستگاه اول کاملا از مدار خارج بودند چون دانش استفاده از آنها در اختیار مدیران شبکه آن سازمان نبود و میلیون ها تومان بلا استفاده در گوشه ای از شبکه مانده بود.
6.دریای علم و عمق کم در مقابل چاله علم با عمق زیاد
معنی ندارد که شما مایکروسافت بلد باشید و سیسکو ندانید !!! لینوکس بلد باشید ویندوز ندانید !!! ویندوز بلد باشید و با فایروال یا UTM کار نکرده باشید !!! ویندوز بلد باشید و با فتوشاپ کار نکرده باشد !!! چطور مدیر شبکه ای هستید که Excel بلد نیستید ؟ مدیر امنیت سیستم های مایکروسافت هستید و برنامه نویسی بلد نیستید ؟
بله این در ایران یک واقعیت محض است ، شما باید همه فن حریف باشید اگر می خواهید کار کنید ! به ندرت کسی را پیدا می کنید که صرفا در یک زمینه تخصص داشته باشد و با زمینه های دیگر کار نکرده باشد ، این وضعیت کاری کشور است باید همه فن حریف باشید !! همین باعث می شود که بشویم دریایی از علم که از همه چیز سر در می آورد و در حقیقت از هیچ چیز سر در نمی آورد !!
بنده تخصص اصلی در زمینه امنیت سیستم های مایکروسافت است و چندین سال در این زمینه فعالیت داشته ام و دوستان اکثرا با این سیستم عامل من را می شناسند ، اما مقتضای کار چیز دیگری است و شما مجبور هستید که در زمینه های مختلف کار کنید ، یکی از دوستانم در یک شرکت نفتی در کشور کویت کار می کرد
و خاطره جالبی برایم تعریف کرد : قرار بود مدیر شبکه این شرکت نفتی نقشه شبکه را برای ما بکشد و ارائه دهد و این بحث چند روزی طول کشید !! اگر یک ایرانی بودیم انتظار داشتیم یا از فتوشاپ یا از یک نرم افزار تخصصی دیگر برای طراحی نقشه استفاده شود و وقتی با این صحنه مواجه شدم تعجب کردم ، مدیر شبکه با مداد رنگی نقشه شبکه را کشیده بود !!!!!
بله با مداد رنگی ، وقتی از او سئوال کردم گفت : من تخصصی در این زمینه ندارم ، ولی این فرد در زمینه شبکه یک شخص واقعا متبحر بود !! خوب در یک کشوری مثل کویت اینگونه تخصص گرایی می شود و در ایران شما باید همه چیز بدانید و هیچ چیز ندانید ، قضاوت با شما .
2 سال پیش دعوتنامه ای از یک شرکت معتبر خارجی دریافت کردم که به عنوان کارشناس تخصصی مایکروسافت آن هم صرفا در بحث سیستم عامل از بنده دعوت کرده بود ، با وجود همه این مشکلات فقط یک چیز است که بنده را در ایران نگه داشته است و شاید بسیاری از افراد این را باور نداشته باشند و نخواهند بپذیرند .
بعضی ها من را به خاطر این عقیده مسخره می کنند ولی این باور من است ، من در ایران درس خوانده ام ، در ایران رشد کرده ام ، در ایران به ثمر رسیده ام ، در ایران آموزش دیده ام ، خرابکاری هایم را در ایران انجام داده ام ، حال که وقت برداشت رسیده است و کلی تجربه بدست آورده ام ، آیا انصاف است که به کس دیگری سود برسانم ؟ اعتقاد قلبی من این است و مهم نیست دیگران در موردم چطور قضاوت کنند : " چو ایران نباشد تن من مباد " ، در ایران می مانم و ایران را هر چند ذره ذره می سازم. بی صبرانه منتظر نظرات شما دوستان هستم . حق یارتان .
--------------------------------------------------------------------------------
- پانوشت پس از 5 سال ::: غلط کردم فقط از ایران به هر روشی تونستید برید ... اینجا جای موندن نیست
-----------------------------------------------------------------------------
با احترام
تفکرتون بسیار زیباست ولی وقتی یک نفره بار شبکه یک شرکت رو به دوش میکشی و میگن چرا این فایل اکسل کار نمیکنه!! ای فتوشاپ بلد نیستی!! دیگه با خاک یکسان میشی.
با تشکر
خوبه نظر هارو تا آخر خوندیم ولی کاش شرایط کشور درست بشه که فکر نمیکنم بشه.
امیدوارم هر جا هستین موفق باشین
قطعا این طی این 5 سال و اتفاقاتی که برامون رخ داده شکل گرفته و یکباره نیست.
من بعد حدودا چندسال دارم این مقاله رو میخونم و اولش خیلی لذت بردم از این ذوق شما و با تموم پیشنهاد هایی که بهتون دادن بازم ایران رو انتخاب کردین، فهمیدم بازم جای امیدی هست که یه نفر در سطح دانش شما اینجا موندینه ولی کم کم که اومدم پایین دیدم سال به سال از این ذوق موندن داره کمتر میشه تا کامنت اخر که دیگه کلا همه چی رو نقض کردین
فقط متوجه نشدم کامنت بالا رو به طعنه به دوست عزیزی که کامنت گذاشته بود گفتین یا دیگه بعد این سالها به نتیجه رسیدن که برین؟
من کاملا این مقاله رو نقض می کنم و از همینجا اعلام می کنم که اینجا جای ماندن نیست ، بروید ، مسئولین نمیخان نخبه در کشور باشه خیالتون از این بابت مطمئن باشه چون تو این کشور کسی نباید فکر کنه و کسیکه درست فکر کنه رو میخان خراب کنن .. برید عزیزان من برید از این مملکت اگر می تونید و معطل نکنید از من متعصب تر کسی فکر نمی کنم باشه که با این سطح سواد موندم تا بسازم ولی پدرمو درآوردن ... بگذریم ... این مقاله رو کاملا نقض می کنم و اعلام می کنم که اشتباه کردم از نوشتن چنین مقاله ای ...
من به کسانی که با مشکلات زیاد در کشور می مونن احترام می زارم اما به کسانی که می رن هم کاملا حق می دم.
یادمه یه روز سر کلاس دبیرامون گفت: متاسفانه نخبه های ما تا به یه جایی می رسن از کشور می رن.
من و یه سری دیگه حرفشو قبول نکردیم،گفتش:مگه فک می کنید مثلا ژاپنی ها چه طور پیشرفت کردن؟ جز اینکه نخبگانشون درخواست کشورهای دیگه رو رد کردن،موندن کشورشونو آباد کنن.
ژاپنی ها همه خواستند پیشرفت کنند سوال من این جاست:
مسئولین ما هم می خوان؟ فک نکنم
همه مردم می خوان؟کسانی رو می بینم که هیچ کار دیگه ای جز تولید کربن دی اکسید بلد نیستن و فقط غر می زنن،یه عده به غر زدن عادت کردن کلا.
واقعا باید قبول کنیم گاهی دغدغه متخصصا و نخبه ها پول و درآمد نیس.
بزرگ ترین درد اینه که ایده های بزرگی تو سرت داشته باشی و براش تا میتونی تلاش کنی اما هر جا می ری یه سنگی جلو پات میندازن و هیچ کس تو رو نمی فهمه،خصوصا اون مسئولی که باید بفهمه و متاسفانه...
به نظر من آدم اگه در سخت ترین شرایط بدونه واقعا این تمام چیزیه که ممکنه می تونه تحمل کنه،اما وقتی می دونی می تونه خیلی بهتر از این باشه ولی کوتاهی میشه،حق خوری میشه... تحملش سخته و در کشور ما این طوریه متاسفانه!!
بهترین کار رو می کنید، منم سربازیم تموم شه امتحان CCIE میدم بعد... خلاص
اینم نتایجش: تضمین شغلی، ارزش به تخصص، درآمد 50 برابر ایران، امید به رسیدن به درجات بالاتر شغلی، انگیزه واسه یادگیری تخصص بیشتر
نزدیک 2 ساله که هر روز 6 ساعت یا بیشتر مطالعه در مورد شبکه و امنیت شبکه و مجازی سازی و زبان انگلیسی دارم، بدون حتی 1 روز استراحت، دارم میرم خدمت سربازی، به مسئولین عزیز میگم: به خدا تخصص من تو شبکه زیاده یه کاری کنید تو سربازی واستون تو زمینه شبکه رایگان کار کنم! پاسخ مسئول: نیازی به تخصصت نیست تو همین بیا وقتتو تلف کن و سربازیتو تموم کن
من: لبخند زیبایی می زنم و ساکت میشم
ITPRO هست و به کارش ادامه میده ، مطمئن باشید اگر اینقدر به ما در ایران فشار و افترا و ... و سنگ اندازی نمی کردن میموندیم ، استارت آپ جدیدی رو داریم روش کار می کنیم ، قطعا فقط موقعیت فیزیکی ما تغییر می کنه و همچنان به سرویس دهی به ایرانی ها ادامه میدیم و ITPRO با قدرت بیشتری جلو میره اما خوب اتفاقاتی قرار هست بیوفته ...
من این مقاله رو حدودا ۲ ماهه پیش خوندم و الان برحسب History مرورگرم، مجددا اومدم که فقط همین کامنت رو بذارم (و سوالم رو بپرسم):
شنیدم که میخواین از ایران برین (یکی از دوستان نزدیکتون توی همین وبسایت این موضوع رو گفتن، طی مقالهای که راجب سخنرانی شما توی همایشی گذاشته بودن)
همین واسم سوال شد که اینقدر واستون اوضاع سخت شد که میخواین برین؟ اینقدی که همین حرفای خودتون رو میخواین نقض کنین؟
و اگر شما برین، آیا بازم توی itpro فعالیت میکنین؟
شما بنیانگذار این وبسایت بودین، من همیشه طی چندین جستجو به جواب سوالم میرسیدم. درحالیکه با شکلگیری itpro، همیشه جواب سوالم رو از متخصصین حوزهی مربوطه میگیرم.