آیا پیشرفته شغلی برابر با پیشرفت شخصی است ؟ نظر شما چیه؟
سلام دوستان ، یه بحثی که به نظرم خوبه بهش پرداخته بشه اینه که توی شغلی که ما داریم قدم بعدی چیه؟! چیه که میشه اسمش رو گذاشت پیشرفت شغلی؟! الزاما مدیر شدن خوبه؟! هر چقدر هم که علاقه به موضوعی باشه که تا آخر عمر نمیشه نیروی فنی باقی موند؟! وقت دست کشیدن از بحثای فنی کی هست؟
مثلا میگم اگه کسی یه ادمین شبکه خوب و با کیفیت هست و یه شبکه متوسط تا بزرگ رو مدیریت میکنه قدم بعدی براش چی می تونه باشه؟!
یا مثلا اگه خودش رو یه network engineer خوب می دونه و داره توی شرکت خوبی هم کار میکنه قدم بعدی براش چی می تونه باشه؟
تا کی به مسايل فنی باید چنگ زد و قوی و قوی تر شد؟(البته این جوابش واضحه "تا همیشه" ولی قابل بحثه)
یا مثلا یه مشاور و آدم فنی کار کشته قدم بعدی براش چیه؟! تجربه بیشتر؟ شرکت بزرگتر؟ پول بیشتر؟مدیریت؟
یا مثلا اگه کسی توی فیلد امنیت کار میکنه قدم بعدی یا اون چیزی که به عنوان پیشرفت شغلی و یا شخصی دیده می شه چیه؟!
این بحث قابل تعمیم به development هم هست آیا کسی که دولوپر خوبی هست و توی یه مجموعه درست درمون کار میکنه قدم بعدی براش مثلا رفتن به شرکت بزرگتری هست؟ آخه تا چقدر بزرگ؟ تهش مثلا مایکروسافت؟!
این که هر پست مدیریتی یا شبه مدیریتی و یا در مسیر مدیریتی باشه باید قبول کرد چون تو جامعه به قولی به عنوان یه قدم رو به جلو دیده میشه و نه واقعا این یه قدم رو به جلو هست؟!
آیا قدم بعدی یعنی این که مدیر شد!؟ یا قدم بعدی یعنی اینکه یه مشاور کارکشته و خوبی توی این ضمینه شد؟یا اینکه مشاور و فنی کارکشته ترترتری شد!؟ یا اینکه توی بحث فنی رده شغلی بالاتری رو داشت؟!
میدونم یه سری از جوابا اینه که بسته به فرد این می تونه متفاوت باشه ولی یه کم بحثم جنرال هست بیاین کلی تر به موضوع نگاه کنیم! بحثم راجع به کسایی هست که توی ایران فعالیت می کنن و توی بحث، چیزایی مثل پیشرفت شغلی، پیشرفت شخصی، پیشرفت مالی و پیشرفت فنی مد نظرمه!
#قدم_بعدی_در_کار #مدیریت_یا_کارشناس_فنی #پیشرفت_شغلی #شغل_ایده_آل3 پاسخ
بنظر من مدیریت ربطی به متخصص بودن شما در زمینه کاریتون نداره.مدیریت یه رشته مجزاست اگر میخوای مدیر بشی باید شخصیتش رو داشته باشی و درسش رو بخونی ولی توی ایران طرف مهندسه میشه مدیر عامل یک سازمان بدون اینکه درس مدیریت خونده باشه.این اصلا درست نیست بنظرم.
سلام صبح بخیر، من هم پارسال درگیر این قضیه بودم. اینکه تا کجا میشه جلو رفت؟ چقدر از حرکت ها و کارهایی که انجام میدیم رو میشه موفقیت حساب کرد؟ و اینکه پیشرفت شغلی و پیشرفت شخصی چه ارتباط هایی با همدیگه داره.
ببین بحث اصلی اینه که قراره تو کجا بری؟ قراره توی زندگیت به کجا برسی و چیکار کنی؟ تا وقتی هدف مشخصی نباشه، رقابت و موفقیت مثل یک مسابقه دو بدون خط پایان هست، که هر چقدر میدویی (می دوی) به خط پایان نمیرسی، چون خط پایانی وجود نداره (برای خودت مشخص نکردی).
همیشه برام سوال بوده چرا آقای نصیری و الگوهای مشابه مثل جادی، مهاجرت نکردند و در ایران موندن؟ چرا یکسری کارهارو اینجوری انجام ندادن با اینکه شرایط انجامش رو داشتن، و خیلی از سوال های دیگه. و بعدش فهمیدم که اون ها اصلا شرایط و اهداف و مسیرشون یک چیز دیگه ای بوده. به همین خاطر اگه اهداف شفاف باشه، مشخص میشه که قراره دقیقا چه کاری انجام بدی و به کجا برسی. موفقیت یک مقصد نیست، موفقیت رسیدن به یک چیز خاص نیست، منم قبلا یک روزی آرزو داشتم فقط کار با کامپیوتر و ویندوز رو یاد بگیرم، و این رو جزوه بزرگترین آرزو و موفقیت هام میدیدم، ولی وقتی بهش رسیدم، فقط یک تایم کوتاهی خوشحال بودم و بعدش خواسته های بیشتری شکل گرفت، و بعد اون ها هم، خواسته های بزرگتری شکل گرفت. پس موفقیت یک چیزخاص یا یک مقصد خاص نیست، موفقیت و پیشرفت، یک مسیره، یک سفره.
اگه بدونی به کجاها قراره سفر کنی و توی مسیر، از چه چیزهایی لذت ببری، و چه چیزهایی رو ببینی، هیچوقت نگران یا استرس دیر شروع کردن یا زود تموم کردن مسیرت رو نداری. هیچوقت به دنبال بیشتر بدست آوردن یا کمتر بدست اومدن نیستی. ولی اگه ندونی قراره به کجا بری و چیکار کنی، همیشه به دنبال بیشتر شدنی مبادا که کمتر بدست بیاری.
اگه عاشق کارت باشه، عاشق حرفه ات باشی، اون کاری که در روز براش انجام میدی جزوی از زندگیت هست. من برنامه نویسی میکنم نه برای کار و شغل و چیزهای دیگه. تفریح و لذت و روابط و کار و تجارت من برنامه نویسی هست. پس اگه توی این حرفه پیشرفت کنم، توی همه حرفه های زندگیم پیشرفت کردم. پس شغل و کسب و کارت رو جدا از زندگی شخصیت نگاه نکن. همه جوانب رو باهمدیگه در نظر بگیر، چون پیشرفت یا پسرفت توی یک بخش، روی کل جوانب زندگیت تاثیر میزاره.
اگه میخوای مسیر موفقیت رو بدونی، برای همه بخش های زندگیت هدف داشته باش، یک رودمپ دقیق و شفاف، و برای طراحیش هفته ها زمان بزار. برای حرفه کاریت، روابط، درامد، تفریح، خانواده و همه و همه، یکسری رودمپ، توقع، خواسته، اهداف و مسیری رو تعیین کن. که قراره توی اون ها به کجا برسی؟ موفقیت یک سفره، و این سفر بی انتها هست، بدون خط پایان. ولی اگه همش بخوای به دنبال خط پایان باشی فقط درجا میزنی. پس مشخص کن توی این سفر، چه چیزهایی رو میخوای؟ دوست داری چه چیزهایی رو بدست بیاری؟ میخوای به کجا برسی؟
و بعد از اینکه جواب همه این سوال هارو دادی و خودت رو بهتر شناختی، میتونی از مسافرت موفقیت لذت ببری و همه اون سوال هات جواب داده میشه :)
چیزی که من تا اینجای عمرم فهمیدم اینه که زندگی یعنی هر روز از روز قبلی بیشتر دونست و هر روز یک آجر دیگه به بنای زندگی اضافه کرد. تا الان هم هیچ کاری یا حرفه ای رو ندیدم که انتها داشته باشه و توقف یه آپشنه یعنی طرف میگه من همینقدر میخواستم جلو برم.
دقیق تر به سوالتون پاسخ بدم پیشرفت از یه جایی به بعد نوآوریه مثلا مثال مایکروسافت رو که زدین نه اینطور نیست در اون نقطه شما تازه به جای پای مایکروسافت رسیدین و پیشرفت از این مرحله به بعد یعنی شما چیزی بهتر یا با تکنولوژی بالاتر ایجاد کنین و ازش جلو بزنین.
تاریخ انسانها نشون داده همیششه میشه پیشرفت داشت و برای هر دوره تصور به این بوده که دیگه از این جلوتر نمیشه رفت ولی می بینیم که هرچی زمان میگذره چیزهای جدیدتری ساخته میشه مسائل جدیدتری کشف میشه و تاز ه ممکنه بعدا خیلی از دانسته های فعلی زیر سوال بره ... از موضوع خارج نشم فقط میخواستم بگم پیشرف همیشه هست فقط باید بهش فکر کرد "بالاتر از این مرحله چی میتونه باشه؟"