تو یک شکست خورده ای...!!
تو یک شکست خورده ای
تو یک بازنده ای
تو یک...
چقدر از این جملات شنیدید مخصوصا از کسانی که باید در این راه عجیبه زندگی مسئول آموزش و تربیت باشند.
7 پاسخ
انسان با اميد زنده س
سلام دوستان ممنون از نظراتتون
با نظر آقای یحیی پور موافقم که "بعضی وقتا برعکس نتیجه میده و باعث پیشرفت اشخاص میشه ولی درصد زیادی هم هستند که متاسفانه باعث درجا زدنشون شده"
به نظرم بیشتر توی کودکی اوضاع وخیم تره که داره ذهن شکل می گیره و برداشتها و سنت های غلط بزرگترها به خورد بچه ها میدن.
اما توی بزرگسالی قدرت تجزیه وتحلیل بالاتره و راحت تر قابل حل کردنه.
بعد باید آدم 10 سال رو خودش کار کنه تا دوباره عزت نفس و ... بدست بیاره. در صورتی که توی کودکی بهترین دورانه شکل گرفتن شخصیته.
من همینقدر بگم که یکی از جنبه های انگیزشیم برای رسیدن به اهدافم همین بود که یه نفر بهم گفت این نمیشه و نمیتونی !! من هم همیشه گفتم و میگم که بشین و نگاه کن ...
اقا محمد سلام
میگم من هکو از وقتی شروع کردم که از یکی خواستم یکم درمورد هک کمکم کنه و نکرد و من رفتم سراغش برا رو کم کنیش ! اینطوری شد که کلا شغل و حرفم عوض شد و حتی الان عاشق هکم
اینکه نمیتونی جمله از بزرگان داریم که توی ذهن اونا نمیشه و دارن ایده خودشونو بهت میگن و ربطی به تو نداره
هرچند شما میتونی جملات و کلیپ های انگیزشی گوش کن ولی کلا تو ایران ما فاز - زیاده
توی اینترنت مشغول گشت و گذار بودم که به این پست رسیدم. قصد دارم تا ۳ تا نکته که فوق العاده به خودم کمک کرد تا این مباحث رو درک کنم و دیدگاه متفاوتی رو نسبت به این جریانات پیدا کنم، باهاتون درمیون بزارم.
موفقیت و یا شکست شما برای هیچکس اهمیتی نداره
اول اینکه خیلی از تایم ها واقعا هیچکسی اصلا براش مهم نیست که شما شکست می خوری یا پیروز میشی. شاید صرفا توی یک جمع دوستانه و برای دست گرفتن شما، به ایده ها و مسیرتون خندیده باشن و کاری که قصد دارید انجام بدید رو، مسخره کرده باشند. ولی در واقع اون ها هیچ اهمیتی به موفقیت یا شکست شما نمیدند، و بزرگ ترین مانع توی ذهن خودمون هست (اینکه نکنه من دارم این کارو انجام میدم، مورد تمسخر بقیه قرار بگیرم؟ و این رو انقدر و انقدر توی ذهنمون بولد می کنیم که آخرش باورمون میشه که همه دارن مارو با انگشت به هم نشون میدن).
هیچکسی نمی تونه چشم انداز شما رو از کاری که انجام میدید، درک کنه
توی مورد دوم چطوره که قضیه رو از آخر به اول نگاه کنیم؟ تا حالا چند بار شده که خودمون ایده ها، مسیر، افکار و کارهای بقیه رو مسخره کرده باشیم؟ چند بار به بقیه گفتیم این کاری که انجام میدی اصلا درست نیست! اینکه اصلا کلا اشتباهه! و بر خلاف کلی نصیحت و صحبت ما، اون آدم باز هم کار خودش رو ادامه میده (به درست یا غلط بودن کاری که انجام میده، کار ندارم). ولی به خاطر چی ما اعمال اون شخص رو مسخره و بیهوده میدونیم!؟ ولی خودش اون رو جزو اولویت های زندگیش میدونه؟ چون ما کار اون رو درک نمی کنیم. ما نمی تونیم کاری که اون داره انجام میده، دیدگاهی که اون داره، آینده ای که اون از این کار داره، ما نمی تونیم این هارو درک کنیم! به همین خاطر با اون شخص صحبت و خواستار توقف اعمالش میشیم.
حالا برگردیم و موضوع خودمون رو بررسی کنیم، "تو یک شکست خورده ای...!!". شاید بارها این حرف رو شنیده باشید! در واقع اون اشخاص نمی تونند مسیر، ایده، افکار و دیدگاهی که ما نسبت به اون کار داریم رو، درک کنند. به همین خاطر اون کار رو مسخره و خواستار توقف اون اعمال هستند، چون از دیدگاه خودشون اون کار بی فایده هست و به جایی نمیرسه.
سعی نکنیم تا خودمون رو به کسی ثابت کنیم
نکته سوم هم که خیلی به خودم کمک کرد، اینه که سعی نکنیم خودمون رو به کسی ثابت کنیم! درسته شما راست میگی. من یک شکست خورده هستم دوست عزیز. راوی نقل می کنه که روزی یک الاغ و یک گرگ سر رنگ علف بحث می کردند. الاغ میگفت رنگ علف آبی هست و گرگ میگفت رنگ علف سبز هست. سرآخر پیش شیر رفتند تا میان اون ها داوری کنه. سلطان جنگل بعد از شنیدن ماجرا، دستور داد تا سر گرگ رو بزنند. گرگ اعتراض کرد و گفت مگه رنگ علف سبز نیست؟ سلطان جنگل گفت: جرم تو به خاطر ندانستن رنگ علف نیست، جرم تو به خاطر بحث کردن با خر است!
روزی یکی از خبرنگاران بی بی سی از یک پیرمردی که دو قرن عمر کرده بود پرسید: راز شادابی و تداوم عمر شما چیست؟ اون گفت من هیچ وقت قصد ندارم که خودم رو به کسی ثابت کنم، و با هیچکسی بحث نمی کنم. مجری پرسید آخه مگه میشه با کسی بحث نکرد؟ امکان نداره! پیرمرد گفت: راست میگی نمیشه.
جمع بندی
و این ۳ تا نکته بی نهایت بار به صورت تجربی توی زندگی به من کمک کرده و تمرکزم رو از روی چیزی که نمیخوام باشه، گذاشتم روی چیزی که میخوام باشه. و همیشه بزرگ ترین و سرسخت ترین رقیب و دشمن اصلی برای خودم، منه دیروز هست که باید تمام تلاشم رو بکنم تا امروز از اون جلو بزنم.
دقیقا درست فرمودید من هم در همین مورد یک مطلب روانشناسی گذاشتم توی جزیرش
کودک در بچگی گله که وقتی بزرگ شد پخته میشه و اگر در کوچیکی موقعی که هنوز خیسه و پخته نشده بهش حالت دادی که دادی وگر ن بزرگ شد اگر حالت بگیره میشکنه
تجربه تو سر زدن تو کودکی خیلی بده من یه تجربه کوچیکشو داشتم که موقع نوشتن انشا معلممون هرچی میگفت مینوشتم یعنی یه جمله رو دوبار تکرار کنه بگه برو سر خط نقطه بزار همرو مینوشتم بعد اخر وقتی صحیح کرد بهم گفت هیچی نمیشی و همون دفتر (ملایم)زد تو سرم و تا الانش که خوب بودم اگر به جایی رسیدم میرم یه دفتر میگیرم میزنم تو سرش :/
یه روز داشتم یه مصاحبه ای رو از یه بنده خدایی که ۶ تا CCIE داشت میخوندم
دلیل اینکه رفته هر ۶ تا مدرکو گرفته رو پرسیده بودند، نوشته بود دوستام میگفتن تو نمیتونی حتی ۱ دونه CCIE بگیری!!!
بعضی وقتا برعکس نتیجه میده و باعث پیشرفت اشخاص میشه
ولی درصد زیادی هم هستند که متاسفانه باعث درجا زدنشون شده
تو مدرسه با نمره کم دادن و تنبیه کردن و... تو مغزمون فرو کردند که ببین تو نمیتونی تو خنگی و... در حالی که طرف انقدر باهوش بود که میدونست تمامی درس های مدرسه چرت و پرتی بیش نیست و نمیخوندش
بعضی ها هم نابغه بودند و میدونستند اینایی که میخونن چرت و پرته ولی آینده نگرتر بودند و دستشون تنگ بود میخوندن که مهاجرت کنند که الان خیلیهاشون تو آمریکا و کانادا و استرالیا هستند!