بازاریابی در شرکت های it
با سلام و احترام خدمت دوستان و اساتید محترم
برای شرکت های تازه تاسیس و نوپا در زمینه it (چه شبکه چه برنامه نویسی و ...) چه راه هایی رو برای جذب مشتری و بازاریابی و معروف شدن پیشنهاد میکنید؟ اونم در فضای رقابتی و پر رقیب امروزی.
مسلما یه شرکت تازه تاسیس نه رزومه آنچنانی داره و نه ارتباطاتش چندان قویه.
روش های تبلیغات و موثرترین هاش کدومان؟
ممنون میشم دوستانی که در این زمینه سابقه دارن تجربیاتشونو در میون بذارن.
با سپاس
4 پاسخ
اگر هدف شما سازمان ها و شرکت های بزرگ هستند ، در کشور ما متاسفانه فقط رابطه و ...
شرکت هایی که رابطه ندارند و سالم کار میکنن در هیچ مناقصه ای برنده نمی شوند و قطعا از بین میرن.
اما اگر هدف مشتریان و شرکت های کوچک هستند روش های زیادی وجود داره و اولین و مهمترین گام، داشتن مدیر فروش و بازاریابی هست.
خیلی از موضوعات هستند در رابطه با نگه داری و عملکرد شرکت ها که همین ها تعیین کننده موفق بودن و یا بطور کل تخته کردن در شرکت ه! برای اینکه تاسیس شرکت خیلی ساده ست درسته یک سری بروکراسی و تشریفات اداری برای کسی یا کسانی که می خواهند اقدام به ثبت شرکت کنند وجود داره ولی در کل چیز نشدنی نیست و بالاخره ثبت خواهد شد
هر شرکت باید برای چشم اندازه آیندش یک پلن کسب و کاری تهیه ببینه و استراتژیک هاشو تعیین کنه از دید من سه تا آیتم مهم و اصلی در چرخه پیش روی شرکت ها وجود داره شما شرکت رو زدین و یک آفیس خوشگل هم گرفتین بعد اون چی؟ اولین و مهمترین عامل اینکه چه سرویس یا محصولی برای ارائه به مشتری هایتون طرح ریزی کردین، هدف شرکت از خدماتی که میده چیه منظورم این نیست که شرکت نرم افزاری دارید یا شبکه یا هر چیز دیگری منظورم اینکه از زاویه دید مشتری، شرکت شما چه چیزی برای عرض اندام داره و زمینه فعالیت های رو پر رنگ می کنه که مشتری (حقیقی و حقوقی) قانع بشه با شرکت شما همکاری داشته باشه یعنی باید بازار رو بشناسین ببینید اصلا خدمات و محصولاتی که قراره عرضه بشه مطابق با نیاز بازار فعلی و آینده پیش می ره یا مثل خیلی شرکت های دیگه آیا همون مسیر رو ادامه می دید یا ممکنه شرکت های باشند که اتفاقاً قوی ظاهر شدند و نیازهای بازار رو دارن تامین می کنند و اصطلاحاً باید بقیه جلوشون بوق بزنن ! اینا بایستی تحلیل بشه نتیجتاً مشتری ها در قبال خدمات خوب و مفید حاضرند پول بپردازند مشتری ها هر چقدر از خدمات و محصولات آگاهی داشته باشند بهتر این هدف محقق میشه و درصورت ناآگاه بودن باید سیاست هایی برای اطلاع رسانی داشته باشید و این مستقیماً به مجموعه شما برمی گرده سعی کنید دنبال عرضه چیزهایی باشین که عرضه کمه و تقاضا رو تصویر می کنید بالا باشه دلیل اینکه گفتم تصور فرض بگیریم مشتری ها اول ماجرا ناآگاهند و شما باید بتونید ذهنیت مفید بودن و مزیت استفاده از خدمات تون رو در افکارشون جا بندازین و این بازم بر می گرده به مدیریت و نحوه بیان و presentation از قابلیت های شرکت
دومین عامل مهم دقیقاً ارتباطاتی که با مشتری ها می سازین در یک کلام رابطه نداشته باشید یا نتونید رابطه بسازین راحت بگم برید بلال بفروشید موفق ترین ! پارادیمی که الان بین ایرانی ها باب شده و معنی بدی بوجود اومده کلمه "رابطه" هست همه فکر می کنند ارتباطات یعنی داشتن پارتی و توسط یک سری افراد بالا دست برای شخص یا مجموعه ثالث انجام می گیره و در این میان حق افراد مستعد از بین می ره! درسته همه اینها در ایران وجود داره ولی منظور از رابطه، ارتباطات سالم و به جاییه که شخص یا مجموعه ها با هم دارند و اتفاقاً این نوع رابطه مخرب نیست که سازنده هست برای هر دو طرف و باید انجام بگیره چرا که روابط شاهراه شرکت در شناسوندن و ارائه خدمات و محصولاتش به بیرونه کمپانی های بزرگ و کوچک دنیا تصمیم ویژه برای این موضوع دارند به نظر میاد خیلی از شرکت ها ایرانی این معقوله رو نادیده گرفتند و هیچ ذهنیت درستی در این باره ندارند و دچار مشکلات می شن
مورد سوم قائده ی کایزنه یعنی بهبود مستمر یعنی هرلحظه افراد مجموعه سعی کنن خودشون رو به لحاظ دانش به لحاظ روابط به لحاظ ارائه و بیان و ... نسبت به قبل بهترش کنن و ورژن کاملتری بسازن و نقاط کور و اشکالات گذشته رو ترمیم بدن و در صورت لزوم تغییرات اعمال کنند با گذشت زمان فرصت های و خلاء های جدید بازار رو شناسی کنن و با تکنولوژی هایی بروز پوشش و خدمات کامل و پیشرفته ای رو ارائه بدن
البته موارد خیلی زیادی هست ولی از نظر بنده مهم ترین هاش این سه هستند که به نوعی مکمل همند و نمیشه گفت مسائل جدا از همند و باید همه اینها در کنار هم قرار بگیره تا مشتری راضی به ادامه همکاری با مجموعه باشه الان بحثی وجود داره می گن بیشترین سود شما سودی که از مشتریان راضی که حداقل یک بار از خدمات شما استفاده کردند بدست می یاد و یه جورایی دائمی می شن یعنی جلب نظر مشتری کار مشکل و زمان بریه ولی از دست دادنشون در کسری از لحظه اتفاق می افته پس دقت داشته باشید .
با تشکر از پاسخ شما آقای شمس
بله در مرحله اول که قطعا نمیشه به شرکت های بزرگ فکر کرد. به نظرم اگه بشه با سازمان های کوچک و متوسط، معروف شد در آینده میتونیم روی سازمان های بزرگ هم تمرکز کنیم.
ای تی یعنی پول و کاری که هر کسی ازش سر در نمیاره و داشتن رابطه حرف اول را میزند و هیچ ربطی هم به ایران و دیگر کشورها نداره تقریبا همه جای دنیا رابطه حرف اول را میزند. جدی میگم هر چه کشورها صنعتی تر و پیشرفته تر، رابطه بزرگتر و پولهای بیشتر. ولی با داشتن دانش عالی و کافی میتوانید با شرکت بزرگتر از شرکت خودتان صحبت کنید که کارهای کوچکترش را به شما بدهد اینجوری هم شما خودتان را نشان میدهید و اینکه اگر کارتان خوب باشد همان شرکت سعی میکند در غالب یک قرارداد شما را نگهدارد.